بسم الله الرحمن الرحیم- مفاله بوسنی ریویو- بخش دوم- فاتح دوستان همانند تو در خاصا درهوای ازاد وتازه- همیشه خواهند توانست هوای تازه استنشاق کنند-= ماجاده افق طولانی راتا افق اسمان ابی ملاقات کند کوه های یخ را تورا تعقیب خواهیم کرد- یک هواپیمای طوفانی رو برای درنظر بگیر تا به اینجا برسیم ان مارا به اینجا بیاورد تا تلفن های خود را برداریم- نیاز ماپیدا کردنت میباشد که که ماراازاین اشغال بیابی ونجات دهی- مااینرا میدانیم ولی هیمشه دانستن هدف تهائی ما نیست= ماهمیشه میخواهیم قهرمانان داستانهای به دون ماجراهای درماتیک باشیم- مارا شامل تروریست نکنندو ونه برخورد زمینی داشته باشیم—ما در شهراورورا-برولیس راحت واسوده باشیم- حتی اگر شهرب بنام اورورا- برولیس باشد= ممکن است ما دربین پنگویان هاشادی را بیابیم اکر درانجا پنگونی وجود داشته باشد= فاتح ما میگویئم ایاشما صدای مارا میشنوی- ولی ما جوابی نمیشنویم- ما درباره راه روشن توبا ": جی-پی-اس وگلوناس":باهم گفتگو میکنیم گرچه امواج هابسیار ضعیف وخودمان هم ضعیف تر هستیم-2- دور بعد از دور-فاتح- دوستان بسیار پس مردمان بسیارهستند- شما همیشه یکی از ماها بوده اید گرچه مایکی از شما نبوده ایم- مادراخرین لحظه ها شمارادیدیم- درست لحظه های اخربود که شمارادیدیم- مابرای اسکی کردن در کانادا بودیم وشما مسلما به به کانکون رفته بودید وشما کارت پستالی که نوشته بود بزودی شمارا خواهم دید را خواندید- وما هرگز رود شمارازود ندیدیم- مادرحالی کخ به ماه تگاه میکردیم درحال میزان کردن گیتار خود بودیم- ما مواد زده بودیم همه درحا نعشه بودیم- ولی شما هیچگاه موادمخدر استعمال نمیکنید- شما مارا ازجوانانی که دوستان دخترشان اگاهی وحس پلیدی داشتند حفظ کردهاید-درست زمانی که خورشید درجایگاه طلوع قرار گرفت مارا بیدار کردهای وشما سرپرست شنای کردن درروزتولد حضرت مسیح علیه را که ما شنا کردن نمیتوانستیم بودید- کسی خواست به شما تعلیم دهد وشما گفتید مارادر سرما وارد کنید ومارا در دریاچه بیداری بی اندازید وان فرد من نبودم برای ما جوانان بزرگ وبالغ شده شما از مادوری کردهاید وناپدید شدهاید درست زمانی که بقیه ما سعی میکنند درجهان خودر ا اشکار کنند- ما به سمت خارج از دریاجه ما همجنان پارو میزدیم تا در ساحل به لرزیدن افتادیم ولی کسی گفت که شما درخارج از خانه اماده ومنتظر هستید- مابرایزمان طولانی شمارا تعقیب میکردیم- میخانه ای به میخانه ا یردرحال تیراندازی= حتی در در خیال جائی که کارت اعتبار شما سقوط میکند زیرا گفته میشود برای پرداخت به می فروشان در مذاکرات پی درپی بوده است